خدا شناسی از نگاه قرآن و اهل بیت



دانشنامه قرآن و حدیث، ج‏5، ص: 128

کلمه اللَّه»، زیباترین نام، دل‏رباترین کلام و پُرمحتواترین کلمه در نزد اهل معرفت است؛ نام  حقیقتى که همه حقایق، به او باز مى‏گردند: وَ إِلَیْهِ یُرْجَعُ الْأَمْرُ کُلُّهُ». 1»

حقیقت این نام، آن گونه که هست، جز براى صاحب آن، مکشوف نیست و هیچ کس به کُنه شناخت  او نمى‏رسد و جز او، هویّت او را نمى‏داند.

و امّا آنچه در منابع لغت و نصوص (متون) اسلامى در تفسیر این لفظ آمده است:

اللَّه، در لغت‏

بنا بر مشهور، لفظ جلاله، از ألَهَ» یا وَلَهَ» و یا لاه» مشتق است و برخى، آن را غیر  مشتق دانسته‏اند که ابتدائاً براى ذات واجب الوجود وضع شده است. علّامه مجلسى در این باره  مى‏گوید:

و اختلف فى لفظ الجلالة فالمشهور أنّه عربى مشتق إمّا من أله بمعنى عبد، أو من أله: إذا تحیّر، إذا  العقول تتحیّر فى معرفته، أو من ألهت إلى فلان أى سکنت إلیه، لأنّ القلوب تطمئنُّ بذکره و الأرواح  تسکن إلى معرفته أو من أله: إذا فزع من أمر نزل علیه، و ألهه غیره: أجاره، إذ العابد یفزع إلیه و  هو یجیره، أو من أله الفصیل:

إذا ولع بأمّه، إذ العباد یولعون بالتضرّع إلیه فى الشدائد، أو من وله: إذا تحیّر و تخبّط عقله و کان  أصله ولاه فقلبت الواو همزة لاشتقال الکسرة علیها، أو من لاه‏

______________________________

(1). هود: آیه 123.

 

دانشنامه قرآن و حدیث، ج‏5، ص: 129

مصدر یلیه لیهاً و لاهاً: إذا احتجب و ارتفع، لأنّه تعالى محجوب عن إدراک الأبصار و مرتفع على  کلّ شى‏ء و عمّا لا یلیق به. و قیل: إنّه غیر مشتقّ و هو علم للذات المخصوصة وضع لها ابتداءاً. و  قیل: أصله لاها» بالسریانیّة فعرّب بحذف الألف الأخیرة و إدخال اللام علیه. 1»

در ریشه واژه اللّه»، اختلاف وجود دارد. مشهور این است که این واژه عربى و از أله»  به معناى پرستید» مشتق شده است. و یا از أله» به معناى حیران شد» است؛ زیرا عقل در  شناخت او حیران است. یا از ألهت إلى فلان» است که به معناى با او آرامش یافته است؛ زیرا  دل مردمان با یاد او آرام مى‏گیرد و با شناخت او تسکین مى‏یابد. یا از أله به معناى به فغان آمدن  از گرفتارى است. ألهه غیره»، یعنى او را پناه داد؛ زیرا عابد به او متوسّل مى‏شود و او هم  وى را پناه مى‏دهد. یا از أله الفصیل» است که اشتیاق بچّه به مادرش است؛ زیرا بندگان در  گرفتارى‏ها به درگاه او التماس مى‏کنند. یا از وله» است وقتى که عقل، متحیّر و سر در گم  مى‏شود و اصل آن از وِلاه» است که به خاطر مکسور بودن، و او، تبدیل به همزه شده است. یا  از لاه» است که مصدرش لیهاً و لاهاً مى‏آید، به معناى پوشیده شد» و بالا رفت» است؛  زیرا خداوند از دیده‏ها پنهان است و از هر شیئى و هر آنچه شایسته او نیست، برتر است. گفته‏اند:  این کلمه، مشتق نیست و اسم عَلَم براى ذات مخصوص است و از همان ابتدا براى آن وضع شده  است. نیز گفته‏اند که اصل آن از لاهاى سریانى است و معرب شده و الف آخر آن حذف شده و لام  به آن افزوده شده است.

بنا بر مشتق بودن لفظ جلاله، کلمه اللَّه» به تناسب مبدأهاى اشتقاق آن، داراى این معانى  است: معبود، ذاتى که اندیشه‏ها در شناخت حقیقت او متحیّرند، ذاتى که دل‏ها به یاد او آرام  مى‏گیرند، پناهگاهى که مردم در سختى‏ها به او پناه مى‏برند، حقیقتى که از دیده‏ها پوشیده است.

______________________________

(1). بحار الأنوار: ج 3 ص 226.

 

دانشنامه قرآن و حدیث، ج‏5، ص: 130

امّا بنا بر این که لفظ جلاله، عَلَم باشد، این لفظ، نام است براى ذات جامع صفات جمال و جلال.


سلام عزیزان. خیلی خوش اومدین.

ان شاء الله کم کم ، تمام مطالب خداشناسی از کتاب فوق العاده ارزشمند دانشنامه قرآن و حدیث رو میزارم رو سایت.

تمام مطلب این وبلاگ ، نه یک واو کمتر و نه یک واو بیشتر ، از جلد 5 دانشنامه قرآن و حدیث هست.

 

مطالب رو به ترتیب طبقه بندی موضوعی بخونید.

طبقه بندی موضوعی پایین صفحه هست.

بر اساس شماره ، مطالب رو بخونید.


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها